ای قرارم در احتضارم
باشد خدیجه چشم انتظارم
زنم به وقت مرگم به حال خسته
ناله به روی نیلی،دستی شکسته
ای نور دیده،خدا نگهدار
ای غم رسیده،خدا نگهدار
آه،زهرای من،زهرای من،خداحافظ
ای به بستر غریب و تنها
می میرم امشب خسته ز غم ها
بگو حسینم آید این وقت آخر
دوباره بینم او را کنار خواهر
لب حسن را میبوسم اکنون
که گردد از زهر غرقابه ی خون
آه،زهرای من،زهرای من،خداحافظ
ای قرارم در احتضارم
باشد خدیجه چشم انتظارم
زنم به وقت مرگم به حال خسته
ناله به روی نیلی دستی شکسته
ای نور دیده،خدا نگهدار
ای غم رسیده،خدا نگهدار
آه،زهرای من،زهرای من،خداحافظ
دارم آوا ز سوز سینه
من با شمایم اهل مدینه
بعد از من ای مردم این حق نمک نیست
حق گل یاس من غصب فدک نیست
دست علی را ز کین نبندید
به سوز اشکش دگر نخندید
آه،زهرای من،زهرای من،خداحافظ
ای قرارم در احتضارم
باشد خدیجه چشم انتظارم
زنم به وقت مرگم به حال خسته
ناله به روی نیلی، دستی شکسته
ای نور دیده،خدا نگهدار
ای غم رسیده،خدا نگهدار
آه،زهرای من،زهرای من،خداحافظ
آخرین ارسال های انجمن